این آواز آئینی كه از گذشتههای دور در منطقه آران و بیدگل و کاشان خوانده میشده مربوط به آیین انفاق در ماه مبارك رمضان است. این آواز در اران و بیدگل در دو بخش از شب اول تا شب نیمهی رمضان و نیز در شب نیمهی رمضان اجرا میشود، بدین ترتیب كه گروهی از كودكان و نوجوانان بر اثر قرار قبلی بین خودشان، بعد از افطار در یك مكان مشخص جمع شده و بنا به رأی، یك نفر صندوقدار و یك نفر میاندار انتخاب كرده و پس از فرستادن سه صلوات بلند كه معنای خبری دارد به راه میافتند و در كوچه و محلهها به گردش درآمده و نیاز خود را طلب میكنند، میاندار حكم تكخوان را دارد و صندوقدار اجناس داده شده را كه اكثراً پول و خوراكی است جمع میكند و جمع بچهها در پاسخ به هر بیتی كه تكخوان ادا میكند، پاسخ میدهند: «هور بابا، هور بابا» یا «هوم بابا هوم بابا» نوعی مونوفونیك، هتروفونیك كه خاصیت اكثر جمعخوانیهای كودكان و نوجوانان ایرانی است. بعد از خواندن این اشعار میاندار دعا میكند و با آمین گفتن همه، جمع دوباره راه افتاده و به محل دیگر و یا كوچهی دیگر میرود. نوع واكنش كودكانهی همراه با سماجت در این آئین برای دریافت نذر و نیاز از صاحبخانهها جالب توجه است، چراكه وقتی پاسخ دریافت نمیكنند در شعر خود اسم صاحبخانه را می آورند. سنت هوربابایی ویژه هر شب ماه رمضان در آران و بیدگل سنت هوربابایی ویژه هر شب ماه رمضان در آران و بیدگل با جایگزینی «سورهی شمس» در متن پارسی آوازها است که بچهها برای پاسخ، لفظ هوربابا و یا هجای كشیدهی آخر آیهها را تكرار میكنند،این تكرار نوعی ریتم را در خود دارد : والشمس و الضحیها جواب: هوربابا، هوربابا یا: ها، ها، ها ـ ها، ها، ها والقمر اذا تلیها جواب: هوربابا، هوربابا یا: ها، ها، ها ـ ها، ها، ها و النهار اذا جلیها جواب: هوربابا، هوربابا یا: ها، ها، ها ـ ها، ها، ها والیل اذا یغشیها جواب: هوربابا، هوربابا یا: ها، ها، ها ـ ها، ها، ها بچه ها اگر چیز با ارزشی را از صاحب خانه بگیرند به منظور قدردانی این شعر را می خوانند: طاق کیه دو سور به (طاق خانه شما سرخ باشد)(کنایه از شاد و خرم باشید) جواب: هوربابا، هوربابا هر چی بزای، پور به (هر چه بزایید پسر باشد) جواب: هوربابا، هوربابا و چنانچه صاحب خانه نسبت به آنان کم لطفی کرده و برای آنان ارزشی قائل نباشد به منظور ابراز نارضایتی از رفتار وی چنین می خوانند: طاق کیه دو ، پوش به (طاق اتاق شما سیاه و خراب باشد) جواب: هوربابا، هوربابا هر چی بزای، موش به (هرچه بزایید موش باشد) جواب: هوربابا، هوربابا در پایان این آئین آنچه كه به دست آمده و در نزد صندوقدار جمع شده است، بهطور مساوی بین خود تقسیم كرده و هركدام به خانهی خود میروند. این آئین در حقیقت نوعی تشویق نابالغان برای شركت در «آئین روزهداری» است، چراكه بسیاری از اهالی منطقه معتقدند كه در شب های ماه مبارك رمضان، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) به در خانهی جدّ بزرگوارشان رفته و سورهی نود و یكم قرآن را با صدا و آهنگی خوش قرائت مینمودند و بعد از خواندن سوره، جد و پدر گرامیشان و تمامی مسلمانان را دعا میفرمودند، آنگاه پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین برای خوشحالی و تشویق ایشان مقداری خوراكی به آنها میدادند و این آئین نشانهای از همسویی با رفتار حسنین است. سنت هوربابایی ویژه شب پانزدهم ماه رمضان در آران و بیدگل در شب میلاد امام حسن مجتبی (ع) اهالی آران و بیدگل با توجه به اعتقاد مذهبی که در بالا ذکر شد به در خانه ها می روند و این شعر را می خوانند: بر ما حرجی نیست که ما طفلانیم جواب: هوربابا ، هوربابا دست بلندا کیسه کن جواب: هوربابا ، هوربابا اشرفی ها رو خورده کن جواب: هوربابا ، هوربابا ختم کلام جواب: آمین نور امام جواب: آمین و در ادامه این مراسم برای این که صاحب خانه را تشویق کنند که هدیه بیشتری بدهد اگر پسری داشت نام او را ضمن شعر می خواندند که در زیر نمونه هایی از آن می آید: میرزا حسین شمایی جواب: هوربابا، هوربابا از باغ شا میایی جواب: هوربابا، هوربابا کلوچه کماچ می خوایی جواب: هوربابا، هوربابا بپوش بپوش نچایی جواب: هوربابا، هوربابا اهالی نوش آباد از توابع آران و بیدگل نیز این شعر را می خوانند: (نام یكی از كودكان صاحبخانه) آقای شمائیم جواب: هوربابا، هوربابا نارنج دستِ شاییم جواب: هوربابا، هوربابا بپوش بپوش نچائی جواب: هوربابا، هوربابا از خُنه در نیایی جواب: هوربابا، هوربابا مردم شمارْ میبینن جواب: هوربابا، هوربابا از حسرتت میمیرَن جواب: هوربابا، هوربابا ده تومنیهای درازیه جواب: هوربابا، هوربابا تو بشقابای مظنزیه جواب: هوربابا، هوربابا یكیشا در آر و خرده كن جواب: هوربابا، هوربابا نذر بچههای در خُنَه كن جواب: هوربابا، هوربابا تا بچهها راضی شوند جواب: هوربابا، هوربابا از درخُنه راهی شوند جواب: هوربابا، هوربابا بعد از خواندن این اشعار میان دار برای صاحب خانه دعا می کند و بچه ها آمین می گویند: برکتش بده جواب: آمین سروریش بده جواب: آمین تاج سرش بده جواب: آمین سلامتیش بده جواب: آمین در نگاه اولیه به لحاظ سندیت تاریخی به «ماه نیایش» در آئین زرتشت برمیخوریم و در آنجا درمییابیم كه از اول تا پانزدهم ماه از مینویانِ نیكی، فرّخی پذیرد و از روز پانزدهم تا تمامی سی روز به گیتیان (جهانیان) بخشد و در آنجا آمده است كه: روز اول بعد از نیمهی ماه «روزبه افزون» است، در بند دهم نیایش ماه چنین گفته میشود كه: ما را دهید اَماوندی (توانایی)، پیروزگری، ما را دهید گَوِشت كه ما را نان باد و ما را از چیز خویش باد و ما را دهید آن مردانِ پُر رَوشی كه انجمن (جمع) نیك داند كردن، شكست دهندهی كسان و شكست نیافتنی از كس... و این همان جمع جویی است و اتحاد بین معتقدین به ذات باریتعالی، كه پس از قرنها با تبلور در دین اسلام بدین شكل درآمده، پیش جملهی آوازی هوربابائی حاكی از همین مسأله (جمعگرایی) است، دقت كنیم: امشب شب نیمه است كه ما «مهمانیم» و در جایی كه بچهها به دعاگویی میپردازند، باز مطابقت خاصی با بند یازدهم ماه نیایش دارد بنگریم: در بند یازدهم گفته میشود: ایزد پُرفَر، ایرد پُردرمان بخش مایهی پیدایی شما باشد كه شما نیز پیداتر باشید به پیدایی (سرشناسی). اما جواب بچهها نیز در این آواز مهم است، پاسخی كه باز ما را به زمانهای باستان میبرد چراكه نام ایزد هوم در اوستا با صفت و عنوان «دور دارندهی مرگ» آمده و مورد تقدیس قرار گرفته، در بخش یسنا، هات 9، 10 و 11 كه به هوم اختصاص دارد، این ایزد در پاسخ زرتشت كه از او میپرسد: تو كه هستی كه در سراسر جهانِ خاكی، نیكوترین به دیدار میآیی؟ میگوید: من دور دارندهی مرگ هستم... درهات یازدهم از «هوم دلیر» نیز سخن آمده، در شاهنامهی فردوسی از آن به صورت «هوم عابد» یاد شده است، وی بندكنندهی افراسیاب تورانی است كه در میان ثلث زمین در میان دیوار آهنین احاطه شده بود. در مهریشت، هومِ درمان بخش، در بلندترین قلهی كوه هرئیتی برای ایزد مهر فدیه میآورد و او را میستاید و در گوش یشت هوم درمانبخش برای ایزد نگاهبان چارپایان فدیه میبرد و از او میخواهد كه این كامیابی را بیابد كه افراسیابِ تورانی را به زنجیر كشد و نزد كیخسرو ببرد. در نظری دیگر، خواندن سورهی شمس به جای شعرها این پندار را میپرورد كه این آئین و آوازهای آن از كهنترین آوازهای بازماندهی آئین نیایش در زمان گستردگی مذهب زرتشت در منطقه است چراكه در بند پنجم «نیایش خورشید» نشانههایی از آنچه كه در سورهی شمسِ كلامِ الهی آمده است بیان شده، بنگریم: نماز به مِهرِ فراخ چراگاه... نماز به خورشید تیز اسب... نماز به آب، چشم اور مزدایزد... و باز میدانیم كه لغت بابا بر بزرگان و محترمین كهنسال كه كار بزرگی در طول عمر برای جامعه انجام داده وحكم استاد و راهنما را یافتهاند نیز اطلاق میشود و از سویی در حدیث شریف نبوی(ص) آمده است كه فرمودهاند: الآ با ثلاثه (بابا، پدر، سه هستند) اَب ولدك، اَب زوجك، اَب عملك (پدر، پدر همسرت و پدر علمیات) یا به عبارتی بابایی كه به تو علم آموخت. و نتیجه آنكه در گذشتههای دور به هنگام ورود اسلام به ایران، همانگونه كه مساجد بر پایههای آتشكدهای برپا گردیده، این آئین نیز به دلیل ریشههای نیایشی و ستایشی آن با تغییر آداب و كلام و تركیب نوین شكل اسلامی به خود گرفته و در طول زمانها و اعصار مختلف به شكلی كه امروز آن را گاه میشود در منطقه شاهد بود و شنید، درآمده است، آئینی كه به طور كامل در جهت مذهبی قرار داشته و نوعی تبلیغ خداباوری و تشویق به پیروی از دستورات الهی را برای كودكان و نوجوانان دارد و با نوع ضرباهنگی كه در موسیقی آوازی خود دارد، كلام الهی را بر ذهن انسان در حال تكامل ذهنی و عقلی چونان نقشی بر سنگ حك مینماید، چون میدانیم كه «ماهور» خاصیت برانگیزانندگی دارد بیاختیار انسانها به شنیدناش میشتابند و این نیروی درون این آئین است، آئینی كه جزو مواریث معنوی ایرانیان است و چون میراث ناملموس است بنای آن زیر تندباد تهاجمات انواع نغمههای بیگانه مهجور و غریب روی به اضمحلال نهاده درحالیكه قدمتاش به كهنسالی تپههای سیلك و اشیاء عتیقهی آن است و تاكنون گمانهزنی دربارهاش نشده است و این نغمه یكی از هزاران است در این مرز پرگهر. علی محمد سلطان محمدی

نگاهی به آواز آئینی هور بابایی در آران و بیدگل
تاریخ ارسال:
1389/6/5
تعداد بازدید: 5215
ارسال نظر